i love muhammad

محمد پیامبر رافت و مهربانی

پیام رحمت

رحمت که در قرآن کریم، صدها بار به عنوان صفت خدا و پیامبرش و مسلمانان به کار رفته و یا به آن توصیه شده است،1 در نگاه لغت شناسان عرب و مفسّران قرآن، صفتی جاع و آمیزه ای از تمامی تسامح، گشاده رویی، مسالمت جویی، آسان گیری،

انصاف و دوستی) است.2

در قرآن می خوانیم که: «خدا، رحمت را بر خود، تکلیف کرد»3 و «رحمتش همه موجودات عالم را در بر می گیرد».4 یک بررسی ساده نشان می دهد که هیچ صفحه ای از قرآن کریم نیست که در آن، به صفت «رحمت» خداوند، اشاره نشده باشد و تازه،

این، با صرف نظر از سایر صفاتی است که یاد کردیم و زیر مجموعه صفت رحمت و مندرج در آن هستند، مثل: عفو، مغفرت، شرح صدر، لطف، اُلفت و ... با این حساب، قرآن کریم را می توان «پیام رحمت» از جانب خداوند شمرد؛ خداوندی که خود، «اَرحم

الراحمین» یا «مهربان ترین مهربانان»5 است.


قرآن، همچنین به این نکته اشاره می کند که خداوند، محمد(ص) را «پیام آور رحمت» قرار داده است: «ما تو را نفرستادیم، مگر برای آن که رحمتی برای جهانیان باشی»6 و پیامبر نیز در نتیجه رحمتی که خدا در وجودش نهاده، «نرم خو»7 و «رئوف و

مهربان»8 است، تا آن جا که علی(ع) می فرماید: «چنان نرم خو و گشاده رو بود که مسلمانان، او را پدر خویش می دانستند».9

بدین ترتیب، روشن است که «آموزگار رحمت»، خداوند است و محمّد(ص)، ایینه تمام نمای صفات پروردگار خویش (از جمله صفت رحمت) و میراث برِ این صفات است.

   رحمت با همگان 

خداوند به پیامبرش می گوید که: «مسلمانان را [چون جوجگان]، در زیر بال و پر رحمت خویش بگیر»؛10 امّا از نگاه خداوند، رحمت پیامبر، باید فراگیر باشد و به صورت «مدارا» و «مصالحه جویی» و «گفتگو»، در رفتار با دشمنان خدا و پیامبر (مشرکان) نیز

ظاهر شود. بدین ترتیب، به پیامبر(ص) دستور داده می شود که سهمی از غنایم جنگی را در راه به دست آوردن دل آنان و ترغیب آنان به مسلمان شدن و ترک دشمنی، خرج کند.11 حتّی وقتی حمزه (عموی پیامبر و بزرگ بنی هاشم) در جنگ اُحُد به

شهادت می رسد و هند (همسر ابوسفیان) جسد وی را مُثله می کند و جگر وی را می خورد و پیامبر(ص) سوگند می خورد که در انتقام، هفتاد تن از مشرکان را بکُشد و به همان گونه مُثله نماید، ایه نازل می شود که: «هرگاه خواستید مجازات کنید،

تنها به مقداری که به شما تعدّی شده است، کیفر دهید و البته اگر شکیبایی ورزید [و درگذرید]، این برای شما بهتر است».12

خداوند، در قرآن، پس از آن که احکام قصاص مجرمان رابیان می کند، از مسلمانان می خواهد که حقّ خود را در قصاص، ببخشند تا کفّاره گناهانشان باشد، در عین این که می توانند آن را نبخشند.13

بالاتر از بخشش مُجرم، ضرورت گفتگو م دارا با فرعون است که ادّعای خدایی کرده است. در قرآن می خوانیم که خداوند به موسی و هارون، دستور داد که به سوی فرعون بروند و با او به نرمی و ملایمت سخن بگویند تا شاید بیدار شود.14

با این همه تأکید خداوند بر جنبه های گوناگون رحمت، واضح است که وظیفه مسلمان در برابر یکدیگر چیست: «محمد، پیام آور خداست و کسانی که با اویند، در برابر کافران، سختیگر و در میان خویش، مهربان اند».15 در این زمینه، به یقین، چنان که در

قرآن آمده است، پیامبر خدا «بهترین الگو»16 است.

پیامبر(ص)، الگوی رحمت

محمّد (ص) «بهترین الگو» و دارای «خُلق عظیم»17 است. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «رسول را از طریق شناخت رسالتش (یعنی قرآن) بشناسید»18 و امام باقر(ع) فرمود: «خُلق عظیم» که خداوند، پیامبرش را به داشتن آن توصیف می کند، همان

«اسلام» است.18 پیامبر(ص) خود فرمود: «پروردگارم مرا تربیت کرد و ادب آموخت»19. پس می توان نتیجه گرفت که اوّلاً اسلام (یعنی همان مجموعه عقاید و احکام و اخلاق که میراث پیامبر برای ماست)، راه شبیه شدن به پیامبر و نزدیک شدن به او و

خدای اوست و ثانیاً آنچه ما امروزه به عنوان اسلام می شناسیم، اگر با اخلاق عملی و سلوک فردی و اجتماعی پیامبر(صِ) تفاوت دارد، یقیناً برداشت ما از اسلام، خطاست و باید به استناد الگوی نبوی، آن را تصحیح کنیم.

 

پی نوشت ها:

بر اساس کتاب المعجم المفهرس لألفاظ القرآن، خداوند، جمعاً بیش از پانصد بار در کتاب خویش، خود را با صفت «رحمت» یاد کرده است که نمونه آن، کاربرد «بسم الله الرحمن الرحیم» در آغاز تمامی سوره هاست.

مجمع البیان، طبرسی، ج 1، ص 39 – 46؛ تاج العروس، زَبیدی، ج 6، ذیل «رحم».

سوره انعام، ایه 12.

سوره اعراف، ایه 56.

سوره اعراف، ایه 151.

سوره انبیا، ایه 107.

سوره آل عمران، ایه 159.

سوره توبه، ایه 128.

أنساب الأشراف، بلاذری، ج 1، ص 388.

سوره حجر، ایه 88؛ سوره شعراء، ایه 215.

سوره توبه، ایه 60. نیز. ر.ک: الموسوعه الفقهیه، کویت: وزارت اوقاف، ج 11 (ذیل: خمس) ؛ ج 23 (ذیل: المؤلفه قلوبهم).

سوره نحل، ایه 126.

سوره مائده، ایه 45؛ سوره نساء، ایه 92.

سوره طه، ایه 44.

سوره فتح، ایه 29.

سوره احزاب، ایه 21.

سوره قلم، ایه 4.

الکافی، کلینی، ج 1، ص 85.

بحارالأنوار، مجلسی، ج 71، ص 391.






برچسب ها : حضرت محمد (ص)  ,