تکبر (بخش اول)
مهدی جعفری
برگرفته از سایت akhlagh.net
مقدمه
شناخت رذایل و رفع و دفع آنها، زمین باطن را برای غرس درخت فضایل مساعد مینماید و زمینه رشد را فراهم میکند و از طرفی ریشه کن کردن رذایل اخلاقی در سرزمین وجودی انسان، طمع شیطان را در انحراف او از بین برده، و
کوشش او را بینتیجه میگذارد.
رذیلهای که خود شیطان را به ورطه هلاکت و سقوط کشاند، تکبر است. در حدیثی از امیرالمؤمنین علیه السلام میخوانیم:
إِیَّاکَ وَ الْکِبْرَ فَإِنَّهُ أعْظَمُ الذُّنُوبِ وَ ألْأمُ الْعُیُوبِ وَ هُوَ حِلْیَةُ إِبْلِیس؛1
از تکبّر بپرهیز. بهدرستى که آن، بزرگترین گناهان و قابل سرزنشترین عیبها و زیور شیطان است.
به اعتقاد بسیارى از علماى اخلاق، تکبر امّ المفاسد و ریشه تمام بدبختىها و صفات زشت انسانى و سرچشمه گناهان دیگر است. در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است:
أَکْثَرُ أَهْلِ جَهَنَّمَ الْمُتَکَبِّرُون؛2
بیشتر دوزخیان، تکبّر ورزان هستند.
این مطلب اهمیت شناخت حقیقت کبر و ریشهها و درمان آن را بیشتر نمایان میکند. شیطان- همان گونه که مولاى متّقیان امیر مؤمنان على علیه السلام در خطبه قاصعه مىفرمایند- پایه استکبار و تعصّب را در زمین گذاشت و با عظمت خداوند
به مبارزه برخاست:
این دشمن خدا، پیشواى متعصّبان و سرسلسله مستکبران جهان است که اساس تعصّب را پىریزى کرد و با خداوند در مقام جبروتیاش به ستیز و نزاع پرداخت. لباس استکبار را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنى را فروگذارد.3
و درست به همین دلیل، خدا او را ذلیل و خوار و پست کرد؛ همان گونه که امیرمؤمنان على علیه السلام در ادامه همان خطبه مىفرمایند:
الَا تَرَوْنَ کَیْفَ صَغَّرَهُ اللهُ بِتَکَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِى الدُّنْیَا مَدْحُوراً، وَ أعَدَّ لَهُ فِى الْآخِرَةِ سَعِیراً؟!؛4
آیا نمىبینید چگونه خداوند، او را به سبب تکبُّرش، تحقیر کرد و بر اثر بلندپروازى بىدلیلش، وى را پست و خوار نمود، و از همین رو او را در دنیا مطرود ساخت و آتش برافروخته دوزخ را در آخرت براى او مهیّا کرد؟
شخص متکبر -همچون شیطان- با خداوند متعال برای صفتی که لایق آن نیست نزاع می کند و خواستار بزرگیای است که مخصوص ذات حق تعالی است. امام باقر علیه السلام فرمودند:
الْکِبْرُ رِدَاءُ اللهِ وَ الْمُتَکَبِّرُ یُنَازِعُ اللهَ رِدَاءَهُ؛5
بزرگى، لباسى در شأن خداوند است و متکبر، با خداوند به نزاع برمیخیزد.
پس از این مقدمه، ابتدا به تعریف و شناخت این رذیله و سپس به بیان درمان آن میپردازیم:
تعریف و حقیقت تکبّر
بزرگان اخلاق گفته اند:6 اساس تکبّر، این است که انسان از اینکه خود را برتر از دیگرى ببیند، احساس آرامش کند؛ بنابراین تکبّر از سه عنصر تشکیل مىشود: نخست اینکه براى خود مقامى قائل شود، دیگر اینکه مقام خود را برتر از دیگران
ببیند و سوم، از این برتربینی احساس خوشحالى و آرامش کند.
از همین رو گفته اند: «تکبّر (=خود برتربینى) با عجب (=خود بزرگ بینى) تفاوت دارد». در عجب، هیچگونه مقایسه اى با دیگرى نمى شود؛ بلکه انسان به سبب علم، ثروت، قدرت یا حتّى عبادت، خود را بزرگ مىبیند؛ هر چند فرضاً کسى جز
اودر جهان نباشد؛ ولى در تکبّر، حتماً خود را با دیگرى مقایسه مىکند و برتر از او مى بیند.
پینوشتها:
1. غررالحکم، ص 167 (باب الخامس، ح 22).
2. ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، محمد بن علی بابویه، دارالشریف الرضی، قم، دوم، 1406ق، ص222.
3. «فَعَدُوُّ اللهِ امَامُ الْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرِینَ الَّذِى وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِیَّةِ وَ نَازَعَ اللهَ رِدَاءَ الْجَبْرِیَّةِ وَادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ، وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ» (نهج البلاغه، خطبه 192).
4. همان.
5. بحار الأنوار ، ج70، ص214.
6. ر.ک اخلاق در قرآن، آیت الله مکارم ج2، ص 44 ؛ علم اخلاق اسلامى(ترجمه جامع السعادات)، ج1، ص 417؛ معراج السعادة، ص 287.
برچسب ها : رذایل اخلاقی تکبر ,