بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به اهمیت و ضرورت مساله امامت و ولایت تاثیر بسیار مهم آن در سرنوشت همه انسانها و جایگاه خاصی که در اسلام برخوردار است. لذا لازم دانستم که به ابعاد این مسئله مهم پرداخته و هر چه بیشتر در نشر و آگاه سازی افراد همت به خرج داده, لذا سلسله مباحثی را با عنوان مسئله امامت و با اسناد به قران و روایات از تالیفات حضرت آیت الله مکارم شیرازی استخراج نموده و در اختیار عزیزان جو یای حق و حقیقت قرار می دهم.....
همیشه امامى وجود دارد
ما معتقدیم:همان گونه که حکمت خداوند ایجاب مىکند پیامبرانى براى هدایت انسانها بفرستد،حکمتش ایجاب مى کند که بعد از پیامبران در هر عصر و زمانى،امام و پیشوایى از سوى خدا براى هدایت انسانها وجود داشته باشد تا شرایع انبیا و
ادیان الهى را از تحریف و تغییر حفظ کنند،نیازهاى هر زمان را روشن سازند و مردم را به سوى خدا و عمل به آیین پیامبران دعوت نمایند،در غیر این صورت هدف آفرینش انسان که تکامل و سعادت است عقیم مى ماند،بشر از راه هدایت باز
مى ماند،شرایع انبیاء ضایع مىگردد و مردم سرگردان مى شوند.
به همین دلیل معتقدیم بعد از پیامبر اسلام (ص) در هر عصر و زمانى امامى وجود داشته است:«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین،اى کسانى که ایمان آوردهاید!تقواى الهى پیشه کنید و با صادقان باشید». (1)
این آیه مخصوص به زمانى نیست و همراه بودن بى قید و شرط با صادقان،دلیل بر این است که در هر عصرى امام معصومى وجود دارد که باید از او پیروى کرد،همان گونه که بسیارى از مفسران شیعه و اهل سنت،در تفسیر خود به آن اشاره کردهاند. (2)
حقیقت امامت
ما معتقدیم:امامت تنها یک مقام حکومت ظاهرى نیست،بلکه یک مقام بسیار والاى معنوى و روحانى است،و امام علاوه بر رهبرى حکومت اسلامى،هدایت همه جانبه را در امر دین و دنیا بر عهده دارد.فکر و روح مردم را هدایت کرده و شریعت
پیامبر اسلام (ص) را از هر گونه تحریف و تغییر پاسدارى مىکند و به اهدافى که پیامبر (ص) براى آن مبعوث شد تحقق مى بخشد.
این همان مقام والایى است که خداوند به ابراهیم خلیل،پس از پیمودن راه نبوت و رسالت و پیروزى در امتحانات متعدد بخشید،او نیز براى بعضى از فرزندان و دودمانش این مقام والا را از خداوند تقاضا نمود و به او جواب داده شد که هرگز
ظالمان و گنهکاران به این مقام نمى رسند.«و اذ ابتلى ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انى جاعلک للناس اماما قال و من ذریتى قال لا ینال عهدى الظالمین،به یاد آور هنگامى را که پروردگار ابراهیم (ع) او را با امور گوناگون آزمود،و او از
عهده آزمایشهاى الهى بطور کامل بر آمد،خدا فرمود من تو را امام مردم قرار دادم،ابراهیم عرض کرد:از دودمان من نیز امامانى قرار ده،خداوند فرمود:پیمان من (امامت) هرگز به ستمکاران نمى رسد (و تنها نصیب معصومان از ذریه تو
مىشود) !» (3)
بدیهى است یک چنین مقامى در مساله حکومت ظاهرى خلاصه نمى شود،و اگر امامتبه صورتى که گفته شد تفسیر نشود آیه فوق مفهوم روشنى نخواهد داشت.
ما معتقدیم:تمام پیامبران اولوا العزم داراى مقام امامت بودند،آنچه را با رسالت خود عرضه کردند،در عمل تحقق مىبخشیدند،و رهبر معنوى و مادى و ظاهرى و باطنى مردم بودند، مخصوصا پیامبر اکرم (ص) از آغاز نبوتش مقام والاى امامت
ورهبرى الهى را نیز داشت،و کار او در ابلاغ فرمانهاى الهى خلاصه نمى شد.
ما معتقدیم:خط امامت بعد از پیامبر (ص) نیز در معصومان از ذریه او ادامه یافت.
با توجه به تعریفى که براى مساله امامت در بالا آمد به خوبى معلوم مىشود که رسیدن به این مقام،شرایط سنگینى دارد،هم از نظر تقوا (تقوایى در حد معصوم بودن از هر گونه گناه) و هم از نظر علم و دانش و احاطه به تمام معارف و
دستورات دین و شناختن انسانها و نیازهاى آنها در هر عصر و زمان و مکان-دقت کنید.
پى نوشتها:
1-سوره توبه،آیه 119.
2-فخر رازى بعد از بحث فراوانى درباره این آیه چنین مىگوید:آیه دلیل بر این است که هر کس جایز الخطاست واجب است همگام و پیرو کسى باشد که معصوم است و معصومین همان ها هستند که خداوند آنها را«صادقین»نامیده،پس این سخن دلیل بر این است که واجب استبر هر جایز الخطایى که همگام و همراه با معصوم باشد تا«معصوم از خطا»جایز الخطا را از خطا باز دارد،و این معنى در همه زمانهاست و مخصوص به زمانى نیست و دلیل بر این است که در هر زمانى معصوم از خطایى وجود دارد (تفسیر کبیر،جلد 16،صفحه 221) .
3-سوره بقره،آیه 124.
برچسب ها : امامت ,