رابطه عقل و گفتار
اذا تم العقل نقص الکلام.
هنگامى که عقل انسان کامل گردد، گفتارش کوتاه مىشود.
شرح:
انسان، هر اندازه که عقل و شعورش بیشتر شود و به سوى کمال برود، به همان نسبت،کمترحرفمیزندودرعوض بیشتر فکر مىکند.
کسانیکه زیاد حرف مىزنند و جلوى زبان خود را نمیگیرند، عقلشان کم و فکرشان کوتاه است. بهمین دلیل، هنگام سخن گفتن، درباره آنچه مىگویند، فکر نمىکنند، و هر چه به زبانشان آید بدون فکر و اندیشه، بیان مىکنند.
اما برعکس، افراد عاقل، تا زمانى که موضوعى را خوب بررسى نکرده اند، و درباره خوب و بد آن نیندیشیده اند، سخنى بر زبان نمىآورند. به همین دلیل، شخص عاقل، کمتر حرف میزند، چون مقدارى از وقت خود را، به فکر کردن درباره گفتارى که میخواهد بر زبان آورد، مىگذراند.
حضرت على علیه السلام، در جمله دیگرى میفرماید: زبان عاقل، در پشت عقل او قرار دارد.
یعنى: شخص عاقل، عقل خود را پیش از زبانش به کار مىاندازد. در هر کارى، اول فکر مىکند، عقل و شعور خود را به کار مىگیرد، و هنگامى که به درستى سخن خود مطمئن شد، زبان به گفتار مىگشاید.
در حالیکه شخص نادان، پیش از آنکه فکر خود را به کار اندازد، شروع به حرف زدن مىکند، و چه بسا که با سخنان بىمعنى و حساب نشدهاش، هم خود و هم دیگران را بزحمت و ناراحتى دچار مىسازد.