نگاه اسلام به طبیعت

حدیث طبیعت

نگاهی گذرا به آیات قرآن و زندگی معصومان (علیهم السلام) ، برای ما روشن می سازد که عدالت در رفتار، از مهم ترین فضائل اخلاقی است؛ امّا عدالت، نه فقط در میان انسان ها معنا پیدا می کند، بلکه چگونگی رفتار با نعمت های الهی و موجودات جهان که هر لحظه همراه ما نفس می کشند و شاید گاهی در تصدیق و تکریمِ خداوند از ما هم پیش تر باشند، مورد نظر خوبان است. این خلاف عدالت است که امروز چون به ماشین دست یافته ایم و یا غذاهای صنعتی داریم، با حیوانات و گیاهان و حتّی جمادات، آن چنان رفتار کنیم که گویی اینها کاملاً بی ارزش اند؛ امّا حتّی اگر بی ارزش هم باشند، رفتارهای ناپسند، خلاف شأن یک انسان با شرایط انسانی است.

سفارش به دامداری و کشاورزی

اسلام و تعلیمات حیات آفرین آن، اهمیت فوق العاده ای به مسئله دامداری و همچنین به کشاورزی و به طور کل، به طبیعت و محیط زیست داده است و با استفاده از هر فرصت، مسلمانان را به این دو کار، تشویق نموده است.
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمودند: «وظیفه شماست که به پرورش گوسفند و کشاورزی بپردازید که در این دو، خیر و برکت است». 1

در تفسیر «نور الثّقلین»، از امام علی(علیه السلام)، می خوانیم: «بهترین چیزی که انسان در خانه برای خانوه خود تهیه می کند، گوسفند است. هر کس باید در منزلِ خود، گوسفندی داشته باشد در هر روز، فرشتگان خدا دو بار او را تقدیس می کنند».2

البته اشتباه نشود، ممکن است شرایط پرورش گوسفند در خانه برای بسیاری فراهم نباشد، ولی هدف اصلی، این است که به تعداد خانواده ها، تولید و پرورش گوسفند به طور مستمر انجام گیرد.
در اهمیت زراعت نیز همین بس که امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «هر کس آب و خاکی داشته باشد و با این حالْ فقیر باشد، خدا او را از رحمت خویش دور می کند».3
بدیهی است، این گفتار بزرگ، همان گونه که درباره یک فرد صادق است، درباره یک ملّت نیز صدق می کند. مردمی که به قدر کافی، آب و خاک دارند و باز هم نیازمند به دیگران هستند، مسلّماً اینان نیز از رحمت الهی به دور خواهند بود!
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «درخت بکارید و کشاورزی کنید که هیچ عملی از این حلال تر و پاکیزه تر نیست».4
در حدیث دیگری از امام صادق(علیه السلام) آمده است که: «کشاورزان، گنج های جامعه اند. غذای پاکیزه را که خداوند ارزانی داشته، کشت می کنند و در روز قیامت، برترین مقام را دارند و به خدا نزدیک ترند و آنها را به نام «پربرکتْ » صدا می زنند».5

سفارش به نگهداری از درختان

ما انسان ها اگر بدانیم که واقعاً وجود درختان، چه ثمراتی برای مان دارند، هیچ گاه به آنها آسیب نمی رسانیم، تا چه رسد که آنها را قطع کنیم و از بین ببریم. وجود درخت، حتّی اگر میوه هم نداشته باشد، فواید زیادی دارد که از جمله عبارت اند از:
1 . سبزی درختان، باعث طراوت و شادابی روح و رفع خستگی چشم می گردند.
2 . درختان، اکسیژن فراوانی در هوا منتشر می کنند و با جذب گازهای آلاینده، باعث تصفیه شدن هوا و کم شدن آلودگی آن می شوند.
3 . ریشه هایشان، از فرسایش خاک، جلوگیری می کنند و... .

در اهمیت درختکاری همین بس که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اگر عمر جهان پایان یابد و قیامت برسد و یکی از شما نهالی در دست داشته باشد، چنان که به قدر کاشتن آن فرصت باشد، باید فرصت را از دست ندهد و آن را بکارد».6 و در جایی دیگر نیز می فرمایند: «هیچ کسی نیست که درختی بنشاند، مگر این که خداوند به اندازه میوه ای که آن درخت می دهد، برایش اجر بنویسد».7 و یا «هر که درختی بنشاند و در راه نگهداری و رسیدگی به آن صبر کند تا میوه دهد، در برابر هر میوه ای که از آن بخورند، یک صدقه نزد خدا برایش منظور می شود».8
امام علی(علیه السلام) در این باره می فرمایند: «پرهیز از قطع کردن درختان سرسبز، بر طول عمر انسان می افزاید».9
امام باقر(علیه السلام) فرمودند که پدرم می فرمودند: «بهترینِ کارها کشاورزی است؛ آن را می کاری و نیکوکار و بدکار از آن می خورند. نیکوکار می خورد و برایت از خدا آمرزش می طلبد و بدکار می خورد و آنچه خورده، او را لعن و نفرین می کند و چرندگان و پرندگان نیز از آن، بهره مند می شوند».10

امام صادق(علیه السلام) نیز می فرمایند: «در میان کارها، هیچ کاری نزد خدا محبوب تر از کشاورزی نیست و خداوند، هیچ پیامبری را برنینگیخت، مگر آن که کشاورز یا چوپان بود، بجز ادریس که خیاط بود».11 و باز می فرمایند: «درختان میوه را قطع نکنید که خداوند بر سر شما عذاب سختی فرو می ریزد».12
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، حتّی در زمان جنگ نیز از صدمه زدن به درختان منع و به سپاهیان خود سفارش می کرده اند: «درختان را آتش مزنید، آنها را با آب از میان نبرید و درختان میوه دار را قطع نکنید و مزرعه ها را نسوزانید».13

سفارش به رعایت حقوق حیوانات

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، ماده شتری را دیدند که زانویش بسته شده بود و جهاز، همچنان بر پشت او بود. پرسیدند: «صاحب این حیوان کجاست؟ به او بگویید خودش را برای دادخواهی این شتر در قیامت آماده کند».14
در جایی دیگر نیز فرمودند: «حیوان، شش حق بر گردن صاحب خود دارد: 1. هر گاه از آن پیاده شد، علفش دهد؛ 2. هرگاه از آبی گذشت، آن را آب دهد؛ 3. بی دلیل، آن را نزند؛ 4. بیشتر از قدرتش بر آن بار نکند؛ 5. بیشتر از توانش آن را راه نبرد؛ 6. مدّت زیادی بر پشت آن، درنگ نکند».15
همچنین از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که: «به صورت حیوانات نزنید؛ زیرا آنها حمد و تسبیح خدا می گویند».16
ابن عبّاس می گوید : « پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از کشتن هر جانداری نهی می فرمودند، مگر آن که آزار برساند».17

در این زمینه، دستور العمل امام علی(علیه السلام) به یکی از مأموران جمع آوری مالیات و توجّه ویژه ایشان به رعایت حقوق حیوانات، خواندنی است که به گوشه ای از آن اشاره می شود: «با ترس از خدایی که یکتاست و همتایی ندارد، حرکت کن. در سر راه، هیچ مسلمانی را نترسان یا با زور از زمین او نگذر و افزون تر از حقوق الهی از او مگیر... . آن گاه که وارد شدی، مانند اشخاص سلطه گر و سختگیر، رفتار نکن. حیوانی را رَم مده و هراسان مکن و دامدار را مرنجان... . حیوانات بیت المال را به دست چوپانی بسپار که خیرخواه و مهربان و امین و حافظ باشد، که نه سختگیر باشد و نه ستمکار، نه تند براند و نه حیوانات را خسته کند... . هر گاه حیوانات را به دست فردی امین سپردی، به او سفارش کن تا بین شتر و نوزادش جدایی نیفکند و شیر آن را ندوشد تا به بچّه اش زیانی وارد نشود. در سوار شدن بر شتران، عدالت را رعایت کند و مراعات حال شتر خسته یا زخمی را که سواری دادن برای او سخت است، بنماید. آنها را در سرِ راه، به درون آب ببرد و از جاده هایی که دو طرف آن علفزار است به جاده بی علف نکشاند و هر از چند گاه، شتران را مهلت دهد تا استراحت کنند و هر گاه به آب و علفزار رسید، فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند... . عمل کردن به دستورهای یاد شده، مایه بزرگی پاداش و نیز هدایت تو خواهد شد. ان شاء الله».18

وقتی ائمه اطهار(علیهم السلام) ، تا این حد نسبت به کشاورزی و دامداری و لزوم حفاظت و نگهداری از طبیعت، سفارش کرده اند، چه کسی می تواند در رفتار با طبیعت، به خود، اجازه خشونت و اسراف و اتلاف دهد؟! آیا نمی بینیم که خوبان عالَم و اولیای خدا چگونه با این طبیعت زیبا ـ که به بیان قرآن، تمامی اجزای آن، هر دم در حال حمد و ثنای پروردگارندـ،19 برخورد می کردند؟ پس بیایید با زیبایی های آفرینش، مهربان تر رفتار کنیم.


پی نوشت ها :
1 . بحار الأنوار، ج 14، ص304.
2 . نور الثّقلین، ج3، ص40.
3 . بحار الأنوار، ج 23، ص19.
4 . الکافی، ج5، ص260.
5 . وسایل الشّیعه، ج13، ص194.
6 . مستدرک الوسائل، ج13، ص460، ح15894.
7 . کنز العمّال، ح 9075.
8 . همان، ح 9081.
9 . بحار الأنوار، ج76، ص319.
10 . الکافی، ج5، ص260، ح5.
11 . مستدرک الوسایل، ج13، ص461، ح15898.
12 . الکافی، ج5، ص264، ح 8.
13 . بحار الأنوار، ج19، ص177؛ وسائل الشّیعة، ج11، ص43.
14 . همان ، ج 7، ص276.
15 . مستدرک الوسایل، ج8، ص258، ح9393.
16 . الکافی، ج6، ص538، ح4.
17 . کنز العمّال، ح39981.
18 . نهج البلاغة، نامه 25.
19 . ر.ک: سوره الرحمان، آیه6
.

منبع:ماهنامه حدیث زندگی، مرداد و شهریور 1386، شماره 36






برچسب ها : تربیت اسلامی  ,